سانسور در سینمای ایران

|
۱۳۹۹/۱۱/۱۱
|
۰۵:۵۸:۰۰
| کد خبر: ۱۱۲۷۳۹۰
سانسور در سینمای ایران
پدیده سانسور از سوی سیاستگذاران فرهنگی همیشه در طول تاریخ با هنر همراه بوده و جدالی را بین هنرمندان و سیاستگذاران به وجود آورده است که بعضاً منجر به انزوا و کناره‌گیری هنرمندان از خلق اثر هنری شده یا حتی هنرمند را در زمان حیاتش از نمایش عمومی آثاری که خلق کرده محروم ساخته ولی هیچ‌گاه سانسور به عنوان یک پدیده قطعی نتوانسته در برابر بیان جهانبینی هنرمند که شاید مورد تأیید سیاستگذاران نیست، بایستد. همیشه آثار هنری سانسور یا توقیف شده در طول تاریخ به مرور به آثار مورد توجه و حتی اسنادی تاریخی به تعریف شرایط هنر، جامعه و مردم در زمان خود تبدیل شده‌اند.

به گزارش خبرنگار برنا، سانسور از ابتدای پیدایش سینما با این هنر هفتم همراه بوده، کشورهای پیشرو در این هنر صنعت هم در اولین مواجهه با آن به سانسور و بعضاً توقیف متوصل شدند و شاید بهترین نمونه برای این موضوع کشور آمریکا باشد که با اعتراض گروه‌های مذهبی و نگرانی اقشار مختلف جامعه در برابر ترویج خشونت و بی‌اخلاقی تلاش‌های بسیاری از سوی گروه‌های فیلمسازی و تهیه‌کنندگان صورت گرفت تا قانونی مبنی بر سانسور دولتی در این کشور به ثبت نرسد و پیش از اینکه دولت در شکل‌گیری چنین قانونی دست به کار شود سینماگران آمریکایی در برهه‌های مختلف زمانی چارچوب‌هایی را برای خود تأیین می‌کردند که تشکیل هیأت ملی سانسور که بعدها عنوانش به «هیئت ملی بازبینی» تغییر پیدا کرد یکی از این اقدامات است.

در پی نگرانی سینماگران از تصویب قانونی دولتی برای نظارت و سانسور بر آثار سینمایی انجمن تولیدکنندگان و توزیع‌کنندگان تصاویر متحرک امریکا در سال 1922 میلادی تشکیل شد و ویل اچ هیز اولین رئیس این انجمن بود. او یکی از افرادی بود که برای جلوگیری از تصویب قانون سانسور دولتی اقدامات بسیاری داشت و با تهیه لیستی از موضوعات ممنوعه در سینمای آمریکا که آن را به استودیوهای فیلمسازی ارائه داد سعی کرد با سانسور پیش از تولید از سانسور آثار سینمایی پس از تولید جلوگیری کند. در نهایت یک کد سانسور که به کد هیز معروف بود به طور رسمی تأیید شد و قوانین تصویب شده شامل عدم نشان دادن صحنه‌های جنسی، برهنگی، تجارت غیرقانونی مواد مخدر، روش‌های دقیق دزدی و سرقت، وحشی‌گری، فحاشی، ناسزاگویی به مقدسات، تمسخر ادیان، برده‌داری سفیدپوستان و فروش زنان بوده‌است.

اما در اواخر دهه ۱۹۶۰ میلادی استفاده از این قوانین متوقف و سیستم درجه‌بندی فیلم‌ها توسط انجمن تصاویر متحرک آمریکا جایگزین آن شد و به نوعی سینمای آمریکا از پدیده سانسور به وسیله درجه‌بندی فیلم‌ها گذر کرد.

سینمای اروپا شاید کمتر از دیگر نقاط دنیا درگیر سانسور بوده اما در این قاره نیز کلیساها و سازمان‌های بسیاری در زمان‌های مختلف سینماگران را مجبور به سانسور کرد‌ه‌اند اما نکته جالب توجه در اینباره به عدم توانایی سانسور در برابر بیان جهان‌بینی فیلمسازان است. تجربه بهره‌برداری از سانسور توسط طرفدارانش که معمولاً گروه‌های مذهبی، سیاستگذاران فرهنگی کشورهای مختلف و برخی اقشار جامعه بوده تجربه‌ای ناموفق است و معمولاً سانسور نتوانسته منجر به نابودی یا جلوگیری از دیده شدن یک فیلم سینمایی شود.

با وجود اینکه سانسور را نمی‌توان راهکاری قطعی و مناسب در برابر ترویج و بیان موضوعاتی دانست که شاید برخی گروه‌ها تمایلی به مطرح شدن آن نداشته باشند نمی‌توان از نقش مخرب این پدیده ضدفرهنگی غافل ماند. در جوامعی که سانسور به راحتی در آثار هنری اعمال می‌شود مضامین در آثار سینمایی به سختی قابل فهم است و به قولی تعداد فیلم‌های سخت‌فهم در سینما افزایش پیدا می‌کند و این روند باعث می‌شود تصور سینماگران بر این باشد که آثار هرچقدر سخت‌فهم‌تر باشند جنبه‌های هنری بهتر و بیشتری دارند. سانسور و عواقب مخربش برای آثار سینمایی و شرایط سختی که برای فیلمسازان به وجود می‌آورد باعث می‌شود پس از مدتی خودسانسوری در بین سینماگران نهادینه شود و آثار سینمایی قطعاً از جامعه عقب‌تر خواهند بود.

پیش از پیروزی انقلاب اسلامی در سال 1309 توسط هیئت وزیران لایحه نمایش‌ها و فیلم‌ها تصویب شد که در ماده سوم این لایحه آمده است: «مدیر سینما ملزم است که پیش از نمایش هر فیلمی تقاضای جواز نماید و موظف است که فیلم تقاضا شده را قبلاً در سالن غیرعمومی به نماینده معارف بلدیه ارائه بدهد تا در صورت لزوم از دیدگاه اخلاق جرح و تعدیل لازم را به عمل آورند.» و همچنین در ماده ۴ این چنین آمده‌است: «هر قست از فیلم را که بلدیه منافی با اخلاق و عفاف بداند قطع نموده با حضور مدیر سینما در قوطی گذارده، لاک و مهر کرده و در مقابل رسید کتبی تحویل و تسلیم مشارٌ‌الیه خواهد داشت.»

اولین فیلم ناطق سینمای ایران «دختر لر» سانسور نیز شکل گرفت و این فیلم قصه زوجی ایرانی را روایت می‌کند که در دوران مشروطه به دلیل ناامن بودن کشور به هند مهاجرت می‌کنند. با فشار مستقیم دربار این زوج که جعفر و گلنار نام دارند در نهایت به ایران برمی‌گردند و در میان‌نویس پایانی فیلم «امنیت دوران رضا شاه کبیر» دلیل بازگشت جعفر و گلنار به کشور مطرح می‌شود. با وجود اینکه هنر سینما خیلی زود در ایران رونق گرفت یکی از اصلی‌ترین عواملی  که مانع از رشد این هنر صنعت در کشور ما شد سانسور شدید در دوره پهلوی بود که انگیزه تولید آثار سینمایی را به نوعی در کشور از بین برد.

در سال 1329 آیین‌نامه سینماها و موسسات نمایشی تصویب شد که بنا بر قوانین ثبت شده هیچ فیلمی بدون صدور مجوز پروانه نمایش اجازه نمایش برای عموم مردم را نداشت. طبق قوانین ثبت شده در این آیین‌نامه اگر فیلمی با سانسور مواجه شد و بخش حذف شده در نمایش عمومی نمایش داده شود پروانه نمایش فیلم برای همیشه باطل می‌شد. در سال 1345 آیین‌نامه جدیدی به تصویب هیئت وزیران رسید که در آن تغییراتی در قیاس با آیین‌نامه اول را شاهد هستیم.

یکی از اولین و عجیب‌ترین موارد سانسور در سینمای ایران به فیلم «آغامحمدخان قاجار» به کارگردانی نصرت‌الله محتشم برمی‌گردد. اداره نمایش کشور به کوتاه کردن فیلم و تغییر پایان آن رای می‌دهد چرا که معتقد بودند پایان‌بندی فیلم شاه‌کشی را در کشور رواج می‌دهد و ممکن است مردم را به مبارزه علیه شاه دعوت کند. نکته جالب توجه این است که ریاست اداره نمایش در آن دوره نصرت‌الله محتشم بود که البته او در اعتراض به وضعیت نابسامانی که در اداره نمایش وجود دارد از این اداره استعفا داد.

فیلم‌های «جنوب شهر» (فرخ غفاری)، «دشمن زن» (پرویز خطیبی)، «همه گناهکاریم» (عزیز رفیعی)، «قاصد بهشت» (ساموئل خاچیکیان) و «روزنه امید» (سردار ساگر) در آن دوره با سانسور بسیار به نمایش درآمدند. فیلم‌های «قیصر» (مسعود کیمیایی) و «گاو» (داریوش مهرجویی) نیز با اصلاحاتی بر پرده سینما نمایش داده شدند. فیلم سینمایی «رگبار» (بهرام بیضایی) نیز با وجود اینکه با استقبال بسیار خوبی از سوی منتقدان مواجه شد به گفته کارگردانش مراحل سختی را تا اکران طی کرد. به طور کل نمونه‌های بسیاری را پیش از انقلاب می‌توان نام برد که با سانسور یا توقیف روبرو بودند اما امروز بسیاری از این آثار جزو فیلم‌های مهم تاریخ سینمای ایران هستند.

پس از انقلاب نیز سانسور در شکل و شمایلی متفاوت حیات خود را حفظ کرد. «چریکه تارا» ساخته بهرام بیضایی اولین فیلم سینمایی است که پس از پیروز انقلاب اسلامی توقیف شد و تنها سه بار در بخشِ «نوعی نگاه» جشنوارهٔ فیلم کن 1980 و چند جشنواره دیگر به نمایش در آمد.  عدم همخوانی حجاب سوسن تسلیمی در فیلم با استاندارهای حجاب اسلامی در جمهوری اسلامی ایران دلیل توقیف این فیلم مطرح شده است. با این وجود «چریکه تارا» امروز یکی از بهترین آثار سینمای ایران است که در سال‌های پس از پیروزی انقلاب اسلامی ساخته شده است.

«زنده باد» خسرو سینایی اولین فیلم سینمایی است که پس از انقلاب توانست در یک جشنواره رده الف جایزه بگیرد. خسرو سینایی درباره این فیلم گفته: «همین فیلم را که خواستند در ایران نمایش دهند رییس سندیکای سینماداران آمد وگفت: گفتند سردر سینماها، صور قبیحه است و حق ندارید سردر بزنید ، در تلویزیون آن زمان و روزنامه‌ها نمی‌شد تبلیغ کرد. فیلم «زنده باد» در شرایطی روی پرده آمد که سر در سینمایی نداشت. البته با هزار بدبختی پول جمع کرده و سردر سینما را چاپ کرده بودند. سر دری که فقط یک دست خونی بود بردیوار و یک سری سایه‌ای که مشت شده بود. فیلم زنده باد در این شرایط بر روی پرده آمد. بعد از چهار روز که مردم حتی در جنوب تهران در وسط فیلم، برای آن دست می‌زدند فیلم را برمی دارند و بعد توقیف می شود و بعد همه سینماها سردر می زنند!»

عدم رعایت حجاب اسلامی در سال‌های ابتدایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی فیلم‌‌های بسیاری را با توقیف مواجه کرد که از جمله آن می‌توان به فیلم‌های «گفت هر سه نفرشان» و «آقای هیروگلیف» ساخته غلامعلی عرفان، «بند» به کارگردانی غلامحسین طاهری‌دوست و «انفجار» به کارگردانی ساموئل خاچیکیان اشاره کرد.

«خط قرمز» اولین ساخته مسعود کیمیایی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز علی‌رغم اینکه در نخستین جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد به دلیل بدحجابی بازیگرانش نتوانست مجوز اکران عمومی بگیرد.

یکی از عجیب‌ترین موارد توقیف در سال‌های پس از انقلاب اسلامی به توقیف فیلم سینمایی «مرگ یزدگرد» ساخته بهرام بیضایی مربوط می‌شود. این فیلم که در شبکه یک تهیه شد با وجود نمایش در جشنواره فیلم فجر به دلیل مشکلات محتوایی و عدم رعایت حجاب اسلامی از سوی بازیگرانش توقیف شد.

«سفیر» به کارگردانی فریبرز صالح یکی از پرهزینه‌ترین فیلم‌های تاریخ سینمای ایران به حساب می‌آید که در سال 1361 با هزینه 15 میلیون تومان ساخته شد و علی‌رغم اینکه بنیاد مستضعفان تهیه‌کننده این فیلم بود، «سفیر» در آن برهه زمانی نتوانست مجوز اکران بگیرد.

فیلم سینمایی «برزخی‌ها» به کارگردانی ایرج قادری یکی از پرحاشیه‌ترین فیلم‌های پس از انقلاب به حساب می‌آید. این فیلم در سال 1361 با هشت میلیون تومان فروش رکورد فروش فیلم در ایران را شکست و بعد از مدتی از اکران برداشته و توقیف شد و پس از آن نیز محمدعلی فردین، ناصر ملک‌مطیعی ، ایرج قادری و سعید راد از فعالیت در سینما ممنوع شدند. مهدی کلهر که نخستین معاون سینمایی بود سال‌ها بعد در مصاحبه‌ای توقیف این فیلم را ناشی از اصرارهای میرحسین موسوی نخست‌وزیر وقت عنوان کرده بود. کلهر، نقش محسن مخملباف در این تصمیم را برجسته می‌داند. ایرج قادری نیز در یکی از مصاحبه‌هایش اینگونه مطرح کرد که در آن زمان محسن مخملباف یکی از تندروترین افراد بود که معتقد بود پس از انقلاب نباید هنرپیشه‌هایی چون محمدعلی فردین و ناصر ملک‌مطیعی در سینما فعالیت کنند و به همین دلیل جوسازی‌هایی که صورت گرفت منجر به توقیف این فیلم سینمایی شد.

فیلم سینمایی «حاجی واشنگتن» به کارگردانی علی حاتمی یکی دیگر از فیلم‌هایی است که قربانی توقیف و سانسور شد. فیلم در سال 1361 فقط اجازهٔ نمایش در جشنواره فیلم فجر را پیدا کرد و بعد از آن توقیف شد و در زمان حیات علی حاتمی اجازهٔ نمایش پیدا نکرد. سرانجام در تاریخ 20 خرداد 1377 به نمایش عمومی درآمد.

«جعفرخان از فرنگ برگشته» فیلم دیگری به کارگردانی و نویسندگی علی حاتمی محصول سال 1366 است. جعفر خان شخصیتی غرب‌زده، بی‌عاطفه، بی‌ریشه، خیالاتی و نادان است اما خانواده‌اش در ایران افرادی هستند ریشه‌دار، پرعاطفه و دانا. این فیلم در آن بازه زمانی اجازه اکران پیدا نکرد.

«باشو، غریبه‌ کوچک» که در سال 1364 ساخته شد یکی دیگر از موردهای عجیب توقیف در تاریخ سینمای ایران است. این فیلم، پس از چند سال توقیف بالاخره برای نخستین بار در 23 بهمن 1368 به نمایش عمومی درآمد.

محسن مخملباف که به گفته بسیاری از سینماگران یکی از عوامل توقیف و سانسور در سال‌های نخستین پیروزی انقلاب اسلامی بود در مدتی کوتاه سه فیلمش به دلایل مختلف توقیف شد. اولین فیلم سینمایی توقیف شده این کارگردان «در مسیر زاینده‌رود» است که به تشخیص وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی با اهداف جمهوری اسلامی مغایرت داشت. «در مسیر زاینده‌رود» یکی از معدود آثاری است که هیچ‌گاه امکان اکران در سینماها را پیدا نکرد اما نسخه ویدئویی این فیلم در دسترس عموم قرار داشت.

«نوبت عاشقی» دیگر فیلم مخملباف است که در سال 1369 در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد اما هیچ‌گاه امکان اکران عمومی پیدا نکرد. بسیاری از کسانی که معتقد به توقیف «نوبت عاشقی» بودند این فیلم را به دلیل ستودن عشق زمینی، به جای عشق آسمانی، نکوهش کردند و حتی بحث درباره این فیلم به مجلس شورای اسلامی کشیده شد.

محسن مخملباف پس از توقیف دو اثر سینمایی‌اش دست به ساخت «ناصرالدین شاه آکتور سینما» زد که به نوعی در نقد اتفاقات رخ داده و ستایش هنر سینما بود اما این فیلم هم با حواشی بسیاری روبه‌رو شد و بسیاری آن را کنایه‌ای به حاکمیت دینی دانستند و حواشی بسیاری که برای این فیلم به وجود آمد منجر به توقیف آن شد.

داریوش مهرجویی کارگردان فیلم تحسین شده «گاو» نیز از توقیف و سانسور در امان نبود و فیلم سینمایی «بانو» به کارگردانی او در سال 1370 با دستور مستقیم فخرالدین انوار، معاون سینمایی وقت و طبق نظر شورای پروانه نمایش، به دلیل توهین به انسان و مردم توقیف شد. تلاش‌های سازندگان از جمله نامه‌ای که داریوش مهرجویی به شورای پروانه نمایش نوشت، تاثیری نداشت. توقیف «بانو» و چند فیلم پیش از آن فشارها بر وزارت ارشاد را افزایش داد و محمد خاتمی به فاصله کمی بعد از جشنواره دهم فجر در خرداد سال 1371 از وزارت ارشاد استعفا کرد.

«آدم‌برفی» فیلمی اجتماعی، کمدی به نویسندگی و کارگردانی داوود میرباقری است که در سال 1373 ساخته شد. این فیلم پس از نمایش در سیزدهمین جشنواره فیلم فجر توقیف شد و پس از سه سال در سال 1376 نمایش داده شد که توانست در اکران عمومی فروش بالایی داشته باشد. عزت‌الله ضرغامی مدیر سازمان سینمایی وقت به تازگی در گفت‌وگویی به اشتباه خود در توقیف این فیلم سینمایی اعتراف کرده است.

«دیدار» به کارگردانی محمدرضا هنرمند، «خلع سلاح» به کارگردانی علیرضا داوودنژاد و «تحفه هند» به کارگردانی محمدرضا زهتابی از دیگر فیلم‌هایی هستند که در اواسط دهه 1370 توقیف شدند.

فیلم سینمایی «دایره» به کارگردانی جعفر پناهی که توانست در سال 1378 در جشنواره فیلم ونیز جایزه شیر طلا را از آن خود کند به دلیل سیاه‌نمایی توقیف شد. «دایره» یکی از پرافتخارترین آثار سینمای ایران به حساب می‌آید.

«نیمه پنهان» فیلمی که در سال 1379 بر اساس رمانی با عنوان «بعد از عشق» نوشته «فریده گلبو» به کارگردانی تهمینه میلانی ساخته شد یکی دیگر از آثار توقیف شده سینمای ایران است که حتی کارگردان آن از سوی قوه قضائیه بازداشت شد. اما در نهایت این فیلم با یک سال وقفه در سال ۱۳۸۰ اکران شد.

«کویر مرگ» ساخته اسماعیل براری در سال 1380 است. به گفته کارگردان، مراحل آغازین و پیش از پروانه ساخت آن 10 سال به درازا کشید و نکته جالب توجه درباره این فیلم حمایت شهید آوینی از آن در برابر انتقادات تند حوزه هنری بود.. کویر مرگ در سال 80 به جشنواره فجر راه پیدا کرد اما نظر شورای صدور پروانه نمایش مبنی بر اضافه‌شدن 7 دقیقه به فیلم بود که با خودداری کارگردان در محاق توقیف قرار گرفت.

فیلم سینمایی «ده» ساخته عباس کیارستمی یکی دیگر از فیلم‌هایی است که با سانسور و توقیف مواجه شد. در چهار اپیزود از این فیلم طبق قوانین نظارت مواردی از جمله بی‌حجابی یا بیان یک جمله وجود دارد که در صورت حذف آن‌ها پروانه نمایش عمومی فیلم صادر می‌شد. اما این تعدیل که در حد چهار، پنج دقیقه است با واکنش عباس کیارستمی، کارگردان فیلم، روبرو شد. فروش ویدئویی فیلم در آمریکا بیش از 100 هزار دلار گزارش شده‌است. طی یک نظرخواهی که توسط فهرست مجله امپایر در سال 2008 از میان ده هزار سینمارو صورت گرفت، فیلم ده در فهرست 500 فیلم برتر تاریخ سینما و در رده 447 قرار گرفت. حواشی ایجاد شده برای «ده» به قدری بود که مدت‌ها بعد مارتین اسکورسیزی نیز به آن واکنش نشان داد.

«مه‌بانو» به کارگردانی مجید بهشتی و «ابجد» به کارگردان ابوالفضل جلیلی دو فیلمی هستند که در سال‌های 1380 و 1381 توسط صداوسیما ساخته شدند اما سازمان صداوسیما هیچ‌گاه برای نمایش این دو اثر اقدام نکرد.

«مارمولک» کمال تبریزی یکی دیگر از آثار پر حاشیه تاریخ سینمای پس از انقلاب ایران است. این فیلم که با استقبال چشم‌گیری در روزهای اکرانش مواجه شد به دلیل انتقادات شدیدی که صورت گرفت از پرده سینما پایین کشیده شد و نسخه قاچاق آن پس از مدتی در دسترس عموم قرار گرفت. نکته جالب توجه حمایت مقام معظم رهبری از این فیلم بود. در ملاقات‌هایی که بین کمال تبریزی و مقام معظم رهبری در سال‌های بعد از اکران این فیلم انجام شد، مقام معظم رهبری به دفعات از این فیلم تعریف کرده بودند و درک‌نشدن محتوای آن توسط برخی مخاطبین را دلیل مخالفت‌هایی دانستند که در زمان اکران با آن صورت گرفت.

«خواب تلخ» محسن امیریوسفی و «جزیره آهنی» محمد رسول‌اف دیگر فیلم‌هایی هستند که با وجود صدور مجوز نمایش امکان اکران عمومی پیدا نکردند و توقیف شدند.

«دایره سرخ» دیگر فیلم جعفر پناهی است که به دلیل سیاه‌نمایی توقیف شد. این فیلم در پنجاه و ششمین دوره جشنواره فیلم کن جایزه هیئت داوران در بخش بهترین فیلم و در سی و نهمین دوره جشنواره بین‌المللی فیلم شیکاگو جایزه بهترین فیلم دریافت کرد. فیلم سینمایی «آفساید» که یکی دیگر از آثار موفق این کارگردان به حساب می‌آید نیز به دلیل پرداختن به موضوع ممنوعیت حضور بانوان در استادیوم‌های فوتبال توقیف شد.

فیلم سینمایی «به رنگ ارغوان» که در سال 1383 به کارگردان ابراهیم حاتمی‌کیا ساخته شد به دلیل موضوع حساسی که داشت و شکایت وزارت اطلاعات از جدول نمایش جشنواره فیلم فجر کنار گذاشته شد و پس از پنج سال توقیف دوباره در سال 1388 در فیلم‌های راه‌یافته به جشنواره حضور پیدا کرد و توانست جایزه بهترین فیلم را نیز از آن خود کند.

«آبادان» اثر مانی حقیقی در سال 1385 است. اداره نظارت و ارزشیابی در آن دوره این‌طور تشخیص داد که پس از صدور مجوز، فیلم در نمایش عمومی با واکنش‌هایی دردسرساز روبه‌رو خواهد شد. بخش‌هایی از فیلم که در شهرک وزارت دفاع می‌گذرد بیش از سایر بخش‌ها مانع صدور مجوز شده‌ است.

«سنتوری» اثر داریوش مهرجویی در سال 1385 ساخته شد. در حالیکه قرار بود «سنتوری» در تاریخ 3 مرداد 1386 اکران شود به بهانه‌های مختلف از سوی وزارت ارشاد از جمله عدم توانایی کنترل جو سالن، اکران آن لغو شد. پس از هفت ماه سرنوشت اکران «سنتوری» همچنان در ابهام بود تا اینکه نسخه قاچاق این فیلم با زیرنویس انگلیسی به بازار آمد و واکنش‌های فراوان و متناقضی را برانگیخت. از سویی تهیه‌کننده از مردم خواست فیلم را نخرند و سرانجام پس از کشمکش‌های فراوان در مردادماه ۱۳۸۹، پس از سکته قلبی و درگذشت نابه‌هنگام تهیه‌کننده آن فرامرز فرازمند مجوز اکران ویدئویی این فیلم صادر شد.

فیلم سینمایی «صد سال به این سال‌ها» به کارگردانی سامان مقدم علی‌رغم اینکه در سال 1386 در جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد هیچ‌گاه نتوانست رنگ پرده سینما را به خود ببیند. «صد سال به این سال‌ها» در سال 1386، یک بار در جشنواره فیلم فجر رونمایی شد و پس از آن بدون هیچ حکم توقیفی و با وجود داشتن پروانه نمایش هرگز رنگ اکران را به خود ندید. در سال 1391 تلاش‌های تهیه‌کننده فیلم برای نمایش آن با ممیزی‌های فراوان روبرو شد و سانسورهای اعمال شده باعث کاهش ۴۰ دقیقه‌ای زمان آن شد و با وجود این ممیزی‌ها هم امکان اکران برای این فیلم فراهم نشد.

ترانه تنهایی تهران (سامان سالور)، خستگی (بهمن معتمدیان)، باد ما را خواهد برد (عباس کیارستمی)، زمهریر (علی روئین‌تن)، کسی از گربه‌های ایرانی خبر نداره (بهمن قبادی)، زیر آب (سپیده فارسی)، به امید دیدار (محمد رسول‌اف)، اوریون (علی زمانی) و نزدیک‌تر از آشنا (رضا سرکانیان) از دیگر فیلم‌هایی هستند که در اواخر دهه 1380 توقیف شدند.

«گزارش یک جشن» دیگر فیلم ابراهیم حاتمی‌کیا است که توقیف شد. این فیلم با وجود اینکه در جشنواره فجر سال 1389 شرکت داشت توسط سازمان سینمایی توقیف شد. بسیاری اتفاقات انتخاب سال 1388 را دلیل اصلی توقیف این فیلم می‌دانند.

«پریناز» بهرام بهرامیان و «خیابان‌های آرام» کمال تبریزی دیگر آثاری هستند که در سال 1389 توقیف شدند.

«خانه پدری» ساخته کیانوش عیاری در سال 1389 به دلیل موضوع فیلم و خشونتی که در آن وجود داشت توقیف شد. این فیلم پس از 3 سال توقیف در جشنواره فجر 32 در سال 1392 و روزهای چهارم و پنجم دی‌ماه 1393 در سینماهای هنر و تجربه در پردیس سینمایی کوروش به نمایش درآمد اما پس از آن نمایش فیلم متوقف شد و هرگز اکران گسترده نشد تا نسخه قاچاق آن بدون سانسور در دسترس عموم قرار گرفت.

«آشغال‌های دوست‌داشتنی» اثر محسن امیریوسفی در سال 1391 ساخته شد. به دلیل موضوع فیلم که درباره حوادث سال 1388 است به مدت ۶ سال توقیف بود و سرانجام در زمستان 1397 پس از اصلاحاتی که بر این فیلم اعمال شد بر پرده سینماها نمایش داده شد.

«خرس» به کارگردانی خسرو معصومی، «عصبانی نیستم» رضا درمیشیان، «شیفتگی» علی زمانی عصمتی و «ارادتمند نازنین، بهاره، تینا» عبدالرضا کاهانی دیگر فیلم‌هایی هستند که در سال‌های اخیر توقیف شده‌اند.

فیلم سینمایی «کاناپه» دیگر ساخته کیانوش عیاری که در سال 1395 ساخت آن به پایان رسید به دلیل استفاده بازیگران زن از کلاه گیس توقیف شد و تا امروز امکان نمایش این فیلم در سینماها فراهم نشده است.

فیلم سینمایی «رحمان 1400» به کارگردانی منوچهر هادی در نوروز 1398 اکران شد و توانست رکورد بیشترین حضور تماشاگر در یک روز و بیشترین فروش روزانه را بشکند؛ ولی پس از حدود 20 روز به دلیل اکران نسخه بدون مجوز در برخی سینماها توسط وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی توقیف شد، این فیلم در تاریخ 16 اسفند 1398 در شبکه نمایش خانگی پخش شد.

جدیدترین فیلمی که در سینمای ایران توقیف شده است را می‌توان فیلم «قاتل و وحشی» حمید نعمت‌الله دانست. این فیلم که به گفته برخی منتقدان یکی از آثار با کیفیت سال‌های اخیر سینمای ایران است به دلیل نمایش گوش لیلا حاتمی در آن توقیف شده است و از حضور در سی‌ونهمین جشنواره فیلم فجر بازمانده است.

قطعاً تعداد آثار توقیف شده و آثار سینمایی که زیر تیغ سانسور قرار گرفته‌اند خیلی بیشتر از تعدادی است که در این مطلب عنوان شده است و این روند همچنان ادامه دارد و هر بار در دوره‌ها و شرایط مختلف سانسورها و اعمال نظرهای متنوعی بر فیلم‌ها صورت می‌گیرد.

با نگاهی به فیلم‌های توقیف شده در تاریخ سینمای ایران می‌توان به این نتیجه رسید که سانسور و توقیف در مواردی بسیار انگشت‌شمار و اندک توانسته‌اند مانع دیده شدن یک اثر بشوند. اکثر آثاری که در سینمای ایران توقیف شده‌اند معمولاً آثاری هستند که بیش از هر اثر دیگری مورد توجه قرار گرفته و دیده شده‌اند.

متأسفانه در سینمای ما هیچ‌گاه قوانینی مدون برای مشخص شدن خط قرمزها وجود نداشته و معمولاً فیلمسازان در فضایی نامعلوم و سردرگم آثارشان را تولید کرده و همیشه سایه سانسور بر سر آثار سینمایی ما بوده و به نوعی خطر سانسور همه فیلم‌ها به خصوص آثار مستقل را تهدید کرده است. این وضعیت قطعاً در نهایت منجر به یکنواخت شدن آثار سینمایی کشور می‌شود. با رونق گرفتن فضای مجازی در زندگی افراد و کنار رفتن سانسور در این فضا مردم از سینمایی که با سانسور درگیر است جلوتر هستند و دیگر سینماگران امکانی برای بیان حرف‌ها و مضامین متفاوت و جدید ندارند. مدون نبود خط قرمزها باعث شده تا مدیران سینمایی در دوره‌های مختلف با سلایقی که دارند برای فیلم‌های سینمایی تصمیم‌گیری کنند و از طرفی اعمال نفوذ و نظر نهادهای مختلف فرهنگی بعضاً شرایط را بسیار پیچیده‌تر کرده و بسیاری فیلم‌ها به دلیل عدم توانایی قانون و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در حمایت از مجوزی که صادر کرده توقیف یا مورد سانسور قرار می‌گیرند.

بهتر است در این شرایط برای حمایت از سینما و البته خلق آثار درخشان و ماندگار خط قرمزها و سانسور در سینمای ایران به مرور کمتر شود و قطعاً این اتفاق به نفع مردم، سینما و دولتمردان است.

نظر شما